بررسی باغ و عناصر منظر در قرآن
چکیده:
در بینش اسلامی توجّه به چگونگی جهان پسین در دامنه وسیعی از منابع، از متون اولیه آن تا منابع عرفانی و احادیث و ادعیه توجّه خاص دارد. یکی از موضوعات، توصیف باغ بهشت است که در جای جای قرآن از آن نام برده شده است.در این مقاله، ابتدا با مطالعه پیشینه عناصر اصلی باغ اسلامی مانند درخت، آب و... در تمدّن گذشته به اسطوره شناسی این عناصر به مثابه عناصری در ارتباط با امری قدسی، پرداخته می شود. پس از آن با مطالعه بر روی دیدگاه حکمت اسلامی در مورد عناصر مذکور در قرآن و نمونه های باغ اسلامی، سعی شده است تا به مفهوم حکمی بهشت نزدیک شده و سپس با جستجو در متن قرآن و تفاسیر مربوط مورد مطالعه قرار گرفت.
از کلیت مطالب می توان به این جمع بندی رسید که تصویر باغ در قرآن بر اصول و عناصر منظری خاص تکیه دارد. توصیفات قرآنی از این عناصر، چگونگی ارتباط آن باهم و حکمتی که در لوای آن وجود دارد، شکل خاصی از باغ را ترسیم می کند که نمونه آن را می توان در باغات اسلامی تا به امروز دید.
واژه های کلیدی
قرآن، باغ بهشت، حکمت، عناصر، منظر.1- مقدّمه
مسلمانان قرآن را به عنوان کتابی برای سعادت در زندگی دنیوی و اخروی می شناسند. از سوی دیگر او خلیفه الله بوده و سعی دارد تا طبیعت(امانت الهی) را پاس داشته، آن را تکمیل کند. مسلمانان با این نحوه نگرش، طبیعت را تغییر داده و محیط را در ابعاد انسانی خود درآورده اند و با توسل به این منبع شریف، رنگ قدسی به حیات خود بخشیده اند.باغ به عنوان بارزترین این الهامات، ساخته ای است که علاوه بر ارضای نیازهای روزمره با مفاهیمی که درخود نهفته دارد انسان را به تفکر و تدبر در آیات الهی نزدیک می کند. از این رو باغسازی اسلامی نوعی عمل آیینی محسوب شده و معمار مسلمان مجموعه ای ازنشانه های عالم کبیر را در قالب عالم صغیر این دنیا نشان می دهد.
کتاب آسمانی اسلام سرشار از تعابیر و توصیفاتی است که نه تنها به مواردی از باغ های مردم مختلف مانند مصریان و نیز بهشت شداد اشاره دارد، بلکه با توجّه ویژه به بر باغ کامل که از آن با تعابیر جنت، روضه رضوان و...نام می برد. زمینه مناسبی برای الگوبرداری مسلمین از آن در باغسازی دهه های بعدی فراهم می کند. در این مقاله سعی شد تا با بررسی این آیات به بازخوانی باغ بهشت پرداخته که در شناسایی باغسازی دوران اسلامی و نیز معنای باغ از دیدگاه قرآن امری ضروری به نظر می آید.
2- پیشینه عناصر باغ
درخت و آب عناصر طبیعی هستند که در باغ اسلامی نقشی برجسته را به خود اختصاص داده اند. این دو عنصر در توصیفی که قرآن درباره بهشت دارد نیز نقشی موثر دارند. از این رو با بررسی اهمیت درخت وآب در فرهنگ های همجوار با محلّ پیدایش اسلام و اشاراتی که در کتب آسمانی پیش از قرآن آمده می توان به درک پیشینه این عناصر، خارج از فضای اسلام توفیق یافت. این مقایسه ما را در درک هرچه بیشتر معانی باغ ازلی کمک می نماید.2-1- حضور درخت در فرهنگ خاورمیانه
درخت به تعبیری ترکیب آسمانی و زمین و آب و در مجموع، کل عالم عین است که حیات ساکن را درمقابل با آنچه در سنگ و موجودات جمود یافته است، متجلی می سازد(کوپر،1379:ص215). این نکته قابل ذکر است که درخت برای بسیاری از جوامع کهن نماد خدا و یا جایگاه ذاتی متافیزیکی بوده است و به علاوه در اندیشه آنان درخت همواره علت باروری، سرچشمه حکمت و دانش، نام میرایی و تجلی آسمان است(هال، 1380: ص124).درخت رسم شده بر مهره ای که از چغازنبیل بدست آمده است. تاجی پنج برگ به شکل بیضی نوکدار داشته و همین درخت بعدها در مفرغ های لرستان به صورت درختی با شاخ و برگ به شکل فرم های بیضی کنگره ای و نوکدار ظاهر می شود(پرادا، 1383: صص49و 55و 98)
آشوریان درختانی را رسم کردند که شاخه هایش به گوی هایی پایان می پذیرفت(پرادا،1383: 55) این درختان با اندکی تفاوت در شکل ظاهری در بسیاری تمدّن های دیگر خاورمیانه تکرار گردید.
درخت زندگی در بابل موسوم به اِآ یا یوکانو شاخه هایی از جواهر داشت، و خوردن میوه آن عمری جاودانه می بخشید(هال، 1383:ص124).
سومریان نیز درخت را نماد نوسازی کیهان می دانستند که هفت شاخه آن هفت سیاره و هفت آسمان را نشان می دهد. آنان درخت و الهه مادر را در پیوندی متناظر می دیدند(پرادا، 1383: صص111-117). بعدها در نقوش زیویه درخت ها به جای ساقه از انوارهایی تشکیل و غنچه ها و شکوفه هایی با فرمهای لبه گرد جایگزین خوشه خرما، گردیده و سرانجام به نظر می رسد که این درخت از تپه ای می روید(پرادا، 1383: صص184-187).
داستان پارسی آفرینش، مشی و مشیانه را به شکل دو درخت بهم پیوسته می انگارد که بعدها از آن دو انسان پدید می آید(فربود، 1381: ص43) در اندیشه زروانی ایران، هئوما نام درخت رندگی ست که میوه آن، غذای بهشتیان بود. در مصر باستان اعتقاد براین بود که مردگان پس از وفات به مزرعه ای پربرکت وارد می شوند(البرماله، 1332:ص74). درمتن نیز درختان چه در قرآن و احادیث رسول و امامان نقش شاخصی دارند. خدا گاه در درختی خود را برانسان عرضه می دارد و تجلی ذات او درختی ست چونان که آتش گرفته باشد، به اطراف نور می افشاند و یا به درختان قسم می خورد(4) که نشانه جایگاه رفیع این عنصر در نظام جهان بینی اسلامی است. از آن گذشته در متن قرآن به کرات از درختانی با نام هایی چون درخت خرما، زیتون، انگور، انار، انجیل، سدر، گز، درخت مسواک، حنا، نبات خیارمانند، اقاقیا، درخت خردل، ریحان، طوبی، سدر ه المنتهی، زقوم و درختانی که تنها با نام شجره از آنها یاد شده برمی خوریم که نشانه ای از اهمیت عناصر سبز در کلام خدا دارد.(5)
با توجّه به مطالب بالا می توان به ارتباطی محکم بین ترسیم درخت و معنای الهی آن دست یافت که این پیوند از اولین نقوش انسانی تا امروز دیده می شود. از اینرو درخت نشانه عروج به آسمان و نشانه ای از ارتباط با دنیای فرادین دارد. این گفته را می توان با تکامل درختان درکتیبه ها و پالوده شدن آن در دوران مختلف تا به امروز دید. بدین معنا که درخت به تدریج از الهه گان و ارباب انواع زمینی رسته و با عالم آسمان گره می خورد.
2-2- حضور آب در فرهنگ خاورمیانه
سومریان اولیه باریدن باران را به دو خدای انلیل(خدای خدایان) و انکی(خدای آب و حکمت) منسوب می کردند (15p: 1969 kramer,). در ایران باستان نیز آب پس از آسمان آفریده دوم از آفریدگان هفتگانه ای اورمزد (دادگی، 1369: فصل اول، بند54) و اصل همه ی آفریدگان بجز تخمه ی مردمان و چارپایان پنداشته می شد(دادگی، 1369: فصل اول، بند3) مصریان نیز با احترام از رود نیل به عنوان خدای هپی(6) یاد می کنند(-61pp: 1966،Griffiths57)در فرهنگ اسلامی با توجّه به محیط خشک عربستان و حوادث مهم تاریخ اسلام بالاخصّ تاریخی شیعی، که با این عنصر گره خورده است، می توان حضور برجسته آب را در قرآن و ایجاد نشانه شناسی فرهنگ اسلامی دریافت.(7) با توجّه به نوشته های بالا می توان بوضوح دید که ارزش معنوی آب در میراث بشری چنان است که آنرا به خدا و یا خدایانی بلند مرتبه مربوط می ساختند و خلقت جهان و حیات دنیوی و اخروی نیز ابتدا با آب گره می خورد.
3- طبیعت و باغ در حکمت اسلامی
نظر هرتمدّن نسبت به طبیعت انعکاس برداشت و موضع آن تمدّن درباره حقایق ملکوتی است(نصر، 1359: ص15) در حکمت اسلامی در میان عناصر، ابتدا آتش و بعد به ترتیب هوا، آب، خاک، معادن، نبات و حیوان و آنگاه درآخر همه انسان آفریده شد. در این دیدگاه آسمانها و زمین زنده اند و علم و اراده و قدرت داشته و حرکات آنها ارادی است(نسفی، 1363: ص62 و66) و انسان نیز که پس از آنان آفریده شده است، نقطه نهایت و نیز بدایت چرخه خلقت است و این چرخه دائم در حال بازگشت به نقطه آغازین است.(8)در باغ اسلامی عناصر و آیات خدا از آب، باد و خاک و آتش تا آسمان، زمین، درخت و ستارگان که در قرآن به عنوان آیات الهی نام برده شده اند.
گرد هم آمده اند(9) با تفکّر در این نشانه هاست که آدمی به تکامل انسانی می رسد و باغ با گردهم آوردن آن در محیطی محصور به جایی مناسب برای اندیشیدن در باب عوالم کبیر و صغیر مبدل می شود و می توان آنرا با باغ دیگر فرهنگ ها مقایسه کرد تا به این گشایش ویژه بصیرت در باغ اسلامی دست یافت. ازا ین منظر اسلامی در حکمت تمثیلی از بهشت است که در قرآن 30 بار از آن با توصیف «باغ هایی با نهرهای روان» مانند رودخانه آب و شیر و شراب پاک و عسل معرفی می کند. (45p: 1987Brooks,) خداوند ساخت باغ در زمین هم به خود نسبت می دهد و انواع درختان حاصل تدبیر او در عالم است.(10)
طبیعت باغ و تسلّط عناصر تلطیف کننده ای مانند آب و درخت و آسمان، که در روایات به این خصیصه آنان اشاره شده است، در آن، انسان را از تحجر دنیوی رهایی داده و او را به نهاد و فطرت خود نزدیک می کند، چونانکه رفتن در باغ سلوک عارفانه ای است که با هر قدم انسان از صافی معنوی می گذرد و در انتها با رسیدن به مقام انتها جامه دنیا از تن می کند.
آنچه در باغ انسان- ساز دیده می شود نشانه قدرتی است که خدا بدو داه و لذا با نشاندن درخت و نظاره آسمان و آیینه آن در آب است که می توان به قدرت برتر توجّه داشت و این همه انسان عارف را از کبر به خضوع می رساند. نشانه بودن عناصر تنها به کالبد آنان خلاصه نشده و روابط بین درختان و آب و خاک و گل، میان آب و آسمان و باد، بین کوشک، حوض، محور آب و سردر باغ، خود از نظم هستی و نسبت مخلوقات و خالق اشاره دارد.
خاک در خود جوهری دارد که با بذری که در آن می نهند می تواند بذر را به درختی تنومند مبدل ساخته و با آنکه پای بسته خاک است، اما سر بر آسمان دارد و هر لحظه به تکامل می رسد و سرانجام باز به خاک بر می گردد، هم معاد را در دنیای خاک نشان می دهد و هم نشانه معاد حقیقی آخرت است(11)درخت در فرهنگ و ادبیات اسلامی نمادی از حکمت خدا در خلقت بوده که هر برگ آن نشانه ای ازمعرفت و دانشی فوق بشری است.(12)
به همین ترتیب هر درخت کتابخانه ای از معلومات و دانش های متعالی محسوب می شود. درخت نمونه کاملی از تجمیع وحدت و کثرت است. چنانکه از دانه ای درختی می روید با شاخه ها و ریشه های فراوان که در پایان چرخه دوباره بوسیله دانه، میوه خود به زمین برمی گردد در همین رابطه درخت سبز نماد بی مرگی و درخت برگ ریز نشانه تجدید حیات و چرخه مرگ و زندگی دنیوی است. از این دست در حکمت باغسازی اسلامی طوبی نمونه ازلی ست از درخت چنار(46-47pp:1976Hanaway,) و سرو نیز نمایاشگر شعله جاودانی هستی است(کورکیان، 1377: ص60)
باد یکی از آیات الهی است که علاوه بر آنکه آهنگ حیات را می نوازد در تلطیف هواموثر است. باد با گشتن در باغ پیام باغ را به باغ دیگر می برد، پیوند دهنده آب و درخت و همه عناصر باغ در یک آن بهم است و خنکای باغ را به جایی که از آن محروم است می برد.
نور در عرفان و متون اسلامی نشانه خدا(نور،آیه35)،رسول الله(مائده،آیه15)(13)و ائمه و اولیا(تغابن،آیه8)، ایمان و سعادت(بقره، آیه 257)، هدایت وبصیرت(فاطر، آیه 19و20) است.
سایه نیز نعمتی ست که در قرآن با عبارت«نعمتی بهشتی» آمده است.
سایه در دنیا نشانه کرنش است و تمام مخلوقات در برابر نورالانوار بر اساس عبادت تکوینی، سایه برزمین می افکند تا فروتنی خود را نشان دهند (شوان، 1383: صص33-132)
لازم به ذکر است نور این جهان و سایه آن با ما به ازای آن در آخرت متفاوت است، زیرا در بهشت این سایه خود نوری است که از حضور در لوای رضایت خدا پدید می آید یعنی سایه آن از هیچ جهت دنیوی نیست.
بهشت زمینی در ساحت امور فسادپذیر است، ولی حیات باغ آسمانی در گرو نور فساد ناپذیری است که به واسطه قرب الهی است(شوان، 1383، ص270) اما درختان بهشتی سایه خاکی ندارند زیرا این درختان نه در قسمت شرقی باغ هستند که خورشید برروی او افتد و نه در قسمت غربی.
شکل شماره 1
قالی- باغ، شمال غربی کردستان، قرن18م- ماخذ: موزه هنری متروپولیتن، نیویورک.
هندسه باغی اسلامی مشتمل بردو محور عمود برهم است که در فرشهای ایرانی نیز راه یافته است. در اندیشه کهن عالم وجود به چهار بخش که چهار رود آن را از هم مجزا می کردند تقسیم می شد(آذرپاد، 1372:ص32)(شکل شماره 1) قالب هندسی از تسلّط تفکّر هندسی و تقارن جوی او حکایت می کند. این خردورزی ریاضی از دیر باز در معماری منظر بین النهرین و ایران جای خود را باز کرده است(زاهد زاهدانی، 1384:ص21).
تضاد بین رشد ارگانیک درختان، بوته ها و گلها درباغ با هندسه راست گوشه باغ هندسه طبیعت را نشان می دهد و این نسبت ها به گونه ای است که با نشان دادن تسلّط انسان(خلیفه الله) بر طبیعت هندسه را در باغ نشان می دهد(27p: 1968Laurie,) این مطلب نشانه توجّه به انسان در طرح بندی ها و نمادپردازی هندسی آنست. ترکیب فوق را می توان به گونه ای دیگر در نقش گیاهان و زمینه هندسی کاشیکاری اسلامی نیز دید. هندسه از ارگانیک گیاهان و اقلیدسی محورها نشانه هندسه حاکم بر عالم کبیره و انعکاسی از ذات خداوند و عدالت وی در جهان است(19p:1987Brooks,) لذا در باغ اسلامی طبیعت حیات بخش(آب، باد، خاک) و طبیعت زنده(درخت، گل، سبزه) بر منظر سازی سنگی و مانند آن برتری داشته و در صورت درک صحیح ناظر و هنرمند از این مبانی و نشانه ها، می توان به وضوح جلوه بصری الهی مانند نظم، وحدت، تعادل و تذکر را در باغ مشاهده کرد.
4- توصیفات قرآن عناصر باغ بهشت
باغ آشکاری است که پنهان را امتداد داده و آنرا باز می تاباند، همانطور که رنگین کمان نور بی رنگ را امتداد می دهد و باز می تاباند(شوان، 1383: ص285). از این رو بهشت انعکاس خداست، نه حجابی که او را بپوشاند ملاصدرا این معنی را به گونه ای دیگر می گوید«لازم است که انتهای حوادث به حادثی باشد که ماهیت یا حقیقت آن، عین حدوث و تجدد باشد» (شیرازی، 1381: ص94). انسان نیز پس از مرگ با پیوندی که با عقول و نفوس عالم علوی دارد، به مرتبه ای نائل شده و براساس آن یا به دوزخ می افتد یا در بهشت طبق میزان نیل به عالم کبیر به رضوان الهی دست می یابد(نسفی، 1363: صص70-73).بهشت نخستین باغی بود مانند آنچه که خدا در معاد به آن اشاره دارد و جائی است که درآن اندوهی نبود و خدا انسان را به باغبانی آن گماشت. خداوند به علت پشیمانی آدم از گناه اول وی را به آن بهشت وعده داده و او را دوباره به آن بهشت رجعت می دهد.(14)
بهشت اخروی از آنرو کامل خوانده می شود که در زمینه های روانشناختی، بصری شکل گیری و کارکرد متکامل است. در ادامه به این ابعاد می پردازیم.
4-1- کلیات باغ بهشتی در قرآن
بهشت در قرآن با نام های مختلفی که اشاره به کیفیات مختلفی از باغ های بهشتی است معرفی می گردد. این اسامی هشتگانه عبارتند از فردوس، عدن، نعیم، دارالخلد، الماوی، الماوی، ادارالسّلام و علیون(کاشانی،1344، ص130)در آیه 46 سوره الرّحمن خداوند دو بهشت(15) را وعده می دهد که در باب چگونگی این دو بهشت تفاسیر مختلف ایراد شده است. بسیاری از تفاسیر بردو جنبه بهشت چه از بعد معنوی و چه بصری(دنیوی) اشاره دارند.
این دو بهشت جنّه عدن و جنّه النعیم نام داشته که یکی نشستن گاه اوست و دیگری جای همسران و خادمان وی است(بهشت بیرونی و اندرونی است) بعضی نیز این دو بهشت را یکی به آدمیان و دیگری را به پریان نسبت می دهند(المیبدی، 1357: صص25-426). بعضی دیگر می نویسند که منظور از دو بهشت، دو باغ است، یکی درون کوشک اصلی و دیگری که بیرون کوشک اصلی قرار دارد و بعضی دیگرگفته اند که معنایش این است که در آخرت در بهشت جدای از هم دارد، تا هرگاه از این بهشت خسته شد به آن بهشت دیگر رود تا لذتش به حاد کمال برسد(مکارم شیرازی، 1385: 162)
تفسیری دیگری نیز این دو بهشت را یکی بهشت جسمانی(بهشتی که با توصیفات نهرهایی که از زیر درختانش می گذرد و یا مانند آن توصیف شده) و یکی بهشت روحانی(به معنای رضای خداوند) معرفی می کند. این تعابیر در حقیقت از مقایسه آخرت با وضع دنیا ناشی شده است (طباطبایی، 1382: ص184). جای دیگر به جنس آن هم اشاره شده است: «ترسانندگان را چهار بهشت است: دو بهشت زرین و دو بهشت سیمین»(المیبدی، 1375: ص435)(16)
براساس سوره الرّحمن علاوه بر دو بهشت یاد شده، دو بهشت دیگر نیز وجود دارد که هر چند محتوا و نعمتهایی که درآنها است شبیه دو بهشت اول است، ولی از نظر درجه فضل و شرف پایین تر از آن دو است. این دو بهشت مخصوص مؤمنینی است که درجه ایمانشان پایین تر از درجه ایمان اهل اخلاص است، بعضی از مفسرین این آیه را به نزدیکی دو بهشت اول معنا کرده اند، و اگر چنین باشد می توان چنین پنداشت که این دو بهشت هم از آن صاحبان دو بهشت اول است(مکارم شیرازی، 1385: ص175) علاوه براین در آیه 70 سوره الرّحمن، اشاراتی به وجود بهشت های دیگری نیز وجود دارد.
پروفسور آنه ماری شیمل در ذیل شرح مفهوم چهار باغ، به سوره الرّحمن اشاره کرده و می نویسد: «امروز هنگامی که در این سوره از دو نوع باغ، دو آبشار جاری و میوه هایی که از هرنوع دوگونه وجود دارد و الهاماتی این چنین که از کلمات آغازین سوره اقتباس می شود، قوه تخیل ما به ندرت دچار حیرت می شود»(18p: 1994Schimmel,). این ممکن است که حرفی پر بی راه نباشد که طرح مربعی و چهارگوش کوشک باغهای شاهی (که چهارباغ نامیده شده اند) را تقلیدی از این باغ های بهشت گونه بدانیم. این تقسیم بندی چهارخانه ای اکثرا در حول کاخ یا آرامگاهی ساخته می شدند که چهار آبراهه به آن منتهی شده و با گذر این جریان آب از زیر آرامگاه چنان می نمود که باغی بهشتی بر روی رودخانه ای بنا شده است.
ابن عربی نیز به این بهشت دوگانه اشاره می کند. وی می گوید: «یکی از باغ ها مسکن کودکان خردسالی است که پیش از آنکه به سن تکلیف و بلوغ برسند از دنیا رفته اند و دومین باغ نیز مسکن مؤمنینی است که به علت سزای گناهانشان تا زمانیکه عقوبت به اتمام برسند و اجازه دخول به بهشت را دریافت کنند باید در انتظار بمانند. باغ دوم باغی ست بهشتی و حقیقی و جزای عمل خیر و عبودیت مومنین است. این باغ شامل 8 باغ است که هر کدام از این باغ ها دارای صد درجه است که به تناسب عمل خیری که مرد یا زنی در دنیا انجام می دهد به مرتبه ای از آن نائل می گردد» (ابن عربی، بی تا: ص21).
یافتن مرکزیتی مانند مفهوم دنیوی، که بهشت برگرد آن نظام یافته باشد مشکل است. این مسئله به علت قرارگیری عناصر تمرکزگرایی مانند:
چشمه ها، حوض ها، قصرهاو...که عموماً هم ارزشی برای هرکدام می توان یافت،درکنار هم است. اما با این حال بعضی از احادیث به بهشتی در میانه بهشت های دیگر با نام فردوس اشاره می کند که مرتفع تر و در وسط بقیه جنات قرار دارد(الخزائی النیشابوری، 1376، ص25) باغ فردوس از نظر وسعت بی حد و مرز بوده(آل عمران، آیه 132) ولی دارای تشخصی است که از دیگر بهشت های دیگر را می توان در مورد باغ عدن نیز مشاهده نمود(کاشانی، 1344، ج5، ص107) به این ترتیب، وسعت یکی از خصوصیات مهم باغ بهشتی است(المجادله، آیه 11) از اینرو می توان حدس زد که در بهشت نباید مرکزیتی هندسی را جستجو کرد وتمرکز باغ بهشت در معانی مشترک و مرکزیتی معنوی ایجاد شده است. مرکزیت می تواند هم گره باشد و هم نشانه، اما در بهشت به علت ایجاد بصیرتی جامع به تمرکزی مانند این دنیا نیازی نیست. در منظر حسی بهشت، خطوط اصلی عمودی محسوب نمی شود زیرا نشانه عمودی نماد ارتباط با امر قدسی دور از دید است (نوربری شولتز، 1381: ص44) .در هر یک از دو جفت باغ بهشتی که در قرآن آمده است، تفکیک بین باغ عمودی و باغ افقی، تفکیک قابل قبولی است و بهشت دوم چیزی نیست غیر ازخدا که آن گونه که نسبت به مرتبه مقصور خود را افشا می کند یا می نمایاند، نیست، از این رو باغ عمودی مقام وصال است و دو باغ فروردین بهشت رویت سعیده اشت که سعادتی افقی را نشان می دهد(شوان، 1383: ص293).
مطالب فوق اشاره به تفاوت عمده خصوصیات باغ بهشتی از ابعاد گستردگی، بهره ها، نظام مندی، کیفیت فضایی با نمونه دنیوی آن، داشته و در عین حال می توان بهشت را نمونه آمال و آرزوهای انسان برای زیستن در جهانی دیگر با مشابهات دنیای پیرامون خویش، البته بدون نقص های این دنیا، دانست. این نمود در تشابهات بسیار بین طبیعت مطلوب دنیا با باغ بهشتی دیده می شود.
4-2- آرامش و امنیت در باغ بهشتی
بهشت قرآنی محلّ استراحت و پذیرایی از خستگان راه دراز که به جایی برسند معرفی شده و این مهمانی مداوم و بی وقفه است(المعارج، آیه 35) نمی توان بهشت و پذیرایی آن را مانند پذیرایی این دنیا مثال زد. از این رو رسیدن به معنی محکمی برای چگونگی این پذیرایی دور از دسترس است.(17)امام صادق(ع) در این زمینه این پذیرایی را چنین وصف می کند که خدا اولیاء خود را در باغ انس خود وارد کرده است و در آن درخت های معرفت نشانده که ریشه هایشان استوار در سرّآنها و شاخه هایشان بر افراشته در حضرت الهی است و آنها هر زمان از این درختان میوه انس می چینند(نویا، 1373، ص134)
این اقامت دائمی است و لذا به تناسب این اقامت ابدی، نیز بستری فراهم شده است. این باغ دارای سایه ای است ابدی که نه مانند سایه دنیا از قلّت نور است که خود سایه در اینجا نورست، نوری تلطیف شده از شعاع نورالانوار که اشاره به ذات باری تعالی دارد.(18) آشنایی فضایی با تأکید بر همراهی فرزندان همسران و والدین(الزخرف، آیه 70) آمده است.(19) این رضامندی نقشی اساسی در باغ دارد چنانکه تمامی رنگ ها و توصیفات بهشتی بر این رضایت تاکید دارد.(20)
بهشت دارای 8 در است(21) که فرشتگان از این درها به دیدار و پذیرایی مومنین می رسند. از این رو در بهشت ترس، عدم امنیت و مانند آن وجود ندارد.(22) لذا بیهوده نیست اگر بپنداریم، این بهشت برخلاف باغ دنیوی، دیوار و یا حصار یا آنچه باعث عدم دسترسی به آن از سوی غیر باشد، داشته باشد درهای این بهشت به روی مومنین باز است(ص، آیه 50) و حصاری در این باغ دیده نمی شود.(23) و درها نماد ورود به مکانی برتر می باشند .بهشت می توان این مورد را با نحوه نگهداری از باغ در میان اعراب صدر اسلام و بعدها مقایسه کرد(مسلم، صص59-60).
4-3- آب و آبرسانی در باغ بهشت
تکرار گذر آب از زیر درختان بهشتی تصویری روشن از پیوند این دو عنصر می دهد.(24) باغ بهشتی برخلاف دنیا، از محدودیت آب و مشکلات باغ دنیوی، دور است.(25) در مورد نحوه آبرسانی و چرخش آب نمی توان نظر قاطعی داد. اگر آنگونه که چرخش آب را کنار درختان آن مانند دنیا بدانیم، که از کنار درخت عبور می کند و آنرا برای قصرها و کاخ و کوشک های بهشتی نیز تعمیم دهیم، می توان به نتیجه مشابهی رسید و آن گردش آب حول کوشک هاست(المرسلات، آیه 41) اما اگر محور درخت و کوشک را به موازات هم نبینیم، عبارت «گذر آب از زیر غرفه ها و قصرها»(26) را می توان به این معنا یافت که آب به وسیله منافذی از کوشک عبور می کند که آنجا یا در حوض هایی چرخیده و خارج می شود و با عبور از کوشک راه خود را به باقی باغ می گشاید. این تصویر اصل باغسازی ایرانی را تشکیل می دهد(انصاری، 1386، صص48-39) مومنین در حالی که با لباسهایی سبز رنگ برتختهای تکیه داده اند، به تماشای آب و بهشت مشغولند.(27)در آیه 50 سوره الرحمن به دو چشمه اشاره می شود که یکی از این چشمه ها التسنیم و دیگری السلسبیل نام دارد، یکی از آب غیر آسن(28) و عسل مصفی(29) و دیگری از شرابی پاک است(30) کوهی از مسک سرچشمه می گیرد. آب این چشمه ها هیچگاه قطع یا کم نمی شود(مکارم شیرازی، 1385: ص164) این دو چشمه نیز بر طبق سابق می تواند یکی معنوی (چشمه معرفت) و دیگری مادی(چشمه های شیر، عسل، شراب و آب) باشد. برخی این چشمه ها را به تجلی صفات و بهشت را به مشاهده ذات تعبیر کرده اند(ابن کثیر، 1420ه: صص471-474) همچنین در آیه 66 سوره الرّحمن به دو چشمه ی دارای فواره هایی که آب آنها به شدت می جوشد، اشاره شده است. علاوه برآن کلماتی مانند کوثر نیز بر حوض های مختلفی در بهشت دلالت دارد(کوثر، آیه1)
آبشارها و آبشره ها در باغ بهشتی در سوره واقعه در آیات 30و 31 مورد اشاره قرار گرفته اند. مجموعه این مطالب به تنوع جنس و شکل آب در بهشت مانند نهر، فواره، چشمه، حوض اشاره دارد.
4-4- درخت در باغ بهشتی
همانگونه که یادشد درخت در قرآن به کرات آمده است. درخت در باغ نخستین نقشی عمده داشته و وسیله امتحان انسان می شود(31) خداوند کلام خود را به درخت شبیه می سازد(ابراهیم، آیه 24و 26) به شکل درختی متجلی شده(القصص، آیه 30) درخت به عنوان نشانه معرفی کرده(الفتح، آیه 18) و به درخت قسم می خورد. اما درختانی که در باغ بهشتی ذکر شده اند، توصیفاتی ویژه داشته که از دیگر درختان متمایز می گردند. درختان عمده ای که ذکر شده است درختانی چون سدرالمنتهی، طوبی، انگور، و...است که نشانه اهمیت مثمربودن درختان باغ بهشت است.(32) درختان بهشتی عمدتاً درختان میوه مختلف و با شاخه های همواره نرم و جوان هستند. این درختان انبوه(عبس، آیه 30) و شاخ و برگ فراوان دارند(مکارم شیرازی، 1385:صص 63و 164) در آیه 54 سوره الرّحمن کلمه «جنی» به معنی میوه رسیده ای که وقت چیدنش شده باشد و کلمه دان به معنی نزدیکی است و معنای آیه اینست که میوه های چیدنی درختان بهشتی نزدیک و در دسترس است(طباطبایی، 1382، ص185) در آیه 64 سوره الرحمن کلمه ادهیمام از واژه دهمه بمعنی سبزپررنگ است. به طوری که از شدت سبزی رنگش متمایل به سیاهی شده باشد،(33) در این جمله در وصف دو بهشت مذکور می فرماید: «آنقدر سبز است سبزی و غرور درختانش به نهایت رسیده و برگها متمایل به سیاهی شد. این رنگ نشانه طراوت و خرمی گیاهان و درختان بهشت است(مکارم شیرازی، 1385: صص177و176)درخت میوه در آیه 68 سوره الرّحمن، درخت خرما(34) و درخت انار(35) بوده و منظور از این آیه گستردگی این باغ و نیز شرایط خاص آنکه برخلاف درختان و اقلیم زمین انواع درختان در آن به بار می نشینند، می باشد. سایه این درختان قطع نمی شود زیرا سایه بهشت چون سایه دنیا نیست که وابسته به طلوع و غروب آفتاب باشد(البیضاوی، بی تا: صص494-498).
سایه اشاره به استراحت دائمی بهشتیان نیز دارد(برسوی، بی تا: ص154) درکتاب صحاح درباره آیه 76 سوره الرّحمن می گوید: کلمه رفرف به معنی برگ های گسترده درختان و نیز پارچه سبزی و رنگارنگی است که با آن درختان انار و خرما، عبارات سدر مخضود(36) و طلح منضود(37) در آیات 28 و 29 سوره واقعه اهمیّت مثمر بودن درختان را یادآور می شود.
بعضی از درختان بهشتی مانند سدره المنتهی و طوبی از سایرین شریف تر تلقی گردیده و حتی کاشت طوبی را با دستان خدا در روایتی می توان دید که اشاره به برتری این درخت دارد(الشریف، 1363، ص598)
4-5- کوشک و فضای نشستن در باغ قرآنی
در قرآن فضاهای سکونتی بهشتیان را با کلماتی مانند قصر، خانه، غرفه، خیمه و تخت می توان دید که هر کدام به کیفیتی از فضای بهشتی اشاره دارد.در آیه 54 سوره الرّحمن علاوه بر اشاره به امنیت روحی و آرامش خاطر بهشتیان، به محل نشستن آنان نیز می پردازد. در قرآن از تختهایی چون ارائک(38)(تختهای سایبان دار) و سریر(تختهای بی سایبان) یاد می شود(مکارم شیرازی، 1385: صص166-165). خدا برای بهشتیان خانه ها و قصرهایی(39) را فراهم آورده است.(40) این خانه ها درنهایت پاکیزگی و زیبایی هستند.(41) در ادامه به محل سکونت بهشتیان اشاره شده است. خیمه های بهشت از نظر وسعت، گستردگی و زیبایی با خیمه های دنیا قابل مقایسه نیستند. البته معنی کلمه خیمه به خیمه های پارچه ای محدود نبوده و به خانه های چوبی و هر خانه مدوری نیز اطلاق می شود و به خانه ای گفته می شود که از سنگ و مانند آن ساخته نشده باشد(مکارم شیرازی، 1385: صص183-184) .
غرفه های بهشتی در بالاترین نقاط بهشت و به صورتی بوده که رودهای چهارگانه از زیر آنها عبور می کند(الخزائی النیشابوری، 1376، ص292).
این غرفه ها، کوشک هایی چند طبقه(42) بوده که با داشتن ارتفاعی زیاد علاوه بر ایجاد منظرگاهی مناسب خصوصیاتی مانند امنیّت(سبا، آیه 37) و بهره مندی از خنکایی محیط را به همراه دارد.
5- نتیجه گیری
اهمیت عناصر طبیعی در دین اسلام همچون سایر تمدّن های گذشته مورد تأکید قرار می گیرد و این عناصر مادی، معنایی فراتر یافته و به عنوان پاداش انسان نیکوکار در قالب باغی ابدی قرار داده می شود.باغ قرآنی در دو سطح جزئیات و کلیات مورد اشاره واقع شده است. کلیات موضوع، چهار باغ بزرگ را یادآور می شود که در هر کدام از این باغات، باغاتی کوچک تر قرار دارند. تعداد کلی باغات چهارگانه و باغات کوچک تر یادآور طرح 4 باغ و مدوله شدن آن در باغچه های کوچک تر است که می توان نمونه آن را در طرح بندی باغاتی مانند باغ- مزار تاج محلّ دید.
در باغ قرآنی از عناصری مانند درخت، چشمه، نهر، فواره، کوشک، صفه و تخت های سایبان دار نام برده شده است. درختان باغ براساس نوع در جاهای متفاوت قرار داده می شود. سدره المنتهی در مرزهای بهشت و طوبی چونان چتری تمام بهشت را پوشش می دهد. درختان مثمر نیز بیشترین حضور را در این باغ دارند. عنصر آب در قالب چشمه، جوی آب(نهر) و فواره ذکر شده است که دو چشمه عمده در باغ و نهرهای مربوط به آن می تواند طرح کلی آب رسانی دو جوی موازی را یادآور شود. کوشک ها نیز بر صفه هایی قرار داده شده اند تا هم بر کوشک تاکید شود و هم بهشتیان بر آن نظاره باغ بنشینند. همنشینی آب و کوشک براساس متن، در حالات مختلف می تواند تصور شود، اما براساس آیات، بهترین گزینه می تواند عبور آب از سطوح زیرین کوشک باشد(شکل شماره 2)
شکل شماره 2- طرح بندی آب و کوشک بر اساس باغ قرآنی
شکل کلی باغ و باغات کوچکتر 8 تایی را می توان براساس مطالب فوق و بالاخص تفسیر ابن عربی به صورت شکل شماره 3 تصور کرد.
شکل شماره 3- طرح بندی 4 باغ قرآنی و باغهای کوچکتر
درباره موقعیت دو چشمه ذکر شده و یا جای دقیق کوشک در باغ نتیجه مورد قبولی حاصل نگردید. اما در هر حال می توان به مشابهت هایی میان باغی که در قرآن ذکر شده یا باغاتی که بعدها در سراسر جهان اسلام بوجود آمد اشاره نمود.
با توجّه به تفاسیری که در این باب آمده می توان به چهار چوبی کلی برای باغ بهشتی رسید که فارغ از تفاسیری که به کالبد این بهشت توجّه ندارند، شکل بهشت باغی ست بی حصار و بی انتها که ساکنین آن در آرامشی ابدی، از سایه دائمی برخوردارند و تمام آن موهبتی که در دنیا از آن دور بوده اند را یکجا در دست دارند. این آرامش در قالب باغی گردآوری شده است که متضاد با آنرا در جهنم نیز با نشانه های باغی که درخت زقوم در آن می روید، می توان دید.
از آنچه در بالا آمد می توان دریافت که تشبیهات قرآن از باغ بهشتی، کمالی از آرزوی دائم بشر برای زیستن در طبیعتی است که در آن با آرامش زندگی کند و دور از انتظار نیست که انسان آرامش را در باغی پس از مرگ بیاید. این باغ با آنکه بسیار به باغ دنیا تشبیه است ولی با توجه به خصوصیات آنکه خود را از ساخته بشری فراتر کرده، می تواند به عنوان این الگوی الهی که بشر سعی در رسیدن به آن را دارد مورد توجه قرار گیرد.
این الگوی معنوی، جایی که خداوند برای انسانهای پاک به عنوان بهترین پاداش در نظر گرفته است، ذهن طراحان را نسبت به ایجاد و طراحی چنین عناصری در منظر و باغ اسلامی سوق داده است.
پی نوشت ها :
1- دانشیار دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس
2- استادیار دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس
3- کارشناس ارشد معماری دانشگاه تربیت مدرس
4- (وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ * وَ طُورِ سِینِینَ) (قرآن کریم، تین/2و1)
5- در قرآن 27 بار از کلمه درخت یاد شده است (المعجم الفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل مورد فوق)
6-Hapy
7-در قرآن 64 بار از کلمه آب یادشده است(المعجم الفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل مورد فوق)
8- (حج/5)(یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّى وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلاَ یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً وَ تَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ)
9- (بقره/164)(إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ وَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ بَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ وَ تَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَ السَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ)
10- (الانعام/141) (وَ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَ غَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکُلُهُ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشَابِهاً وَ غَیْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَ لاَ تُسْرِفُوا إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ)
11- «ملکوت خدا در دورن شماست» لوقا، باب هفدهم، آیه 31
12- برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار(سعدی)
13- نبی چون آفتاب آمد ولی
ماه مقابل گردد اندر «لی مع الله»(شبستری)
14- خداوند به او وعده داد که به جنتی که درآنجا بود. رجعت داده خواهد شد. لیکن تا زمانی که به آن حجت برگردانیده شود بجایی فرستاده می شود که در آنجا کار کند و وسایل زندگی خود را فراهم نماید و در آنجا، تبار او متعدد شوند و رو به افزایش بروند.(نهج البلاغه، خطبه001- آغاز آفرینش آسمان و ...)
15- بهشت از کلمه وهشتوه پهلوی بمعنی کامل و بهترین مکان مشتق شده است(فرهنگ فارسی معین ذیل کلمه بهشت). ونیز به معنی جهان خوشتر و نیکوتر آمده (حاشیه برهان قاطع، محمدمعین)
16- قال رسول الله(ص) «جنتان من قضه آتینهما و ما فیها و جنتان من ذهب آتینهما و ما فیها و ما بینهم و بین ان ینظروا الی ربهم الا رداء الکبریا علی وجهه فی جنه عدن»(المنثور ج6، ص146)
17- (آل عمران- 198)(لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرَارِ )
18- (النسا/57)(وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلِیلاً)
19- (الرعد/23)(جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ وَ الْمَلاَئِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بَابٍ)
20- (المائده/119)(قَالَ اللَّهُ هذَا یَوْمُ یَنْفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ )
21- هشت جنت را ز رحمت هشت در...(مثنوی معنوی مولوی، 2-426-12)
22- (الحجر/46)(ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ)
23- (ص/50)(جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ )
24- (البینه/8)(جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ)
25- (النحل/31) (جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَاءُونَ کَذلِکَ یَجْزِی اللَّهُ الْمُتَّقِینَ )
26- (الاعراف/43)(وَ نَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لاَ أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَ نُودُوا أَنْ تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) و نیز (یونس/9)،(العنکبوت/58)،(الکهف/31)
27- (الکهف/31)(أُولئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیَاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً)
28- آبی غیرمتغیر که مزه آن نگردد و بوی آن نگندد.
29- شهدی که در آن موم و فضلات مگس نباشد.
30- امام باقر از پیامبر روایت می کند که: لمادخلت الجنّه رایت فی الجنّه شجره طوبی و یجری نهر فی اصل تلک شجره یتفجر منه الانهار نهرمن ماء غیر آسن و نهرم ن لبن لم یتغیر طعمه و نهر من خمر لذه للشاربین و نهرمن عسل مصفی(الصافی، آیات الولایه،1-264)
31- (الاعراف/19) (وَ یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ فَکُلاَ مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا وَ لاَ تَقْرَبَا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ )
32- (النبا/32)(حَدَائِقَ وَ أَعْنَاباً)
33- شاید در فارسی بتوان رنگ یشمی را مصداق آن دانست.
34- درختی که برای تمثیل کلمه طیبه آمده است(علّامه مجلسی، 1386: 4-559)
35- رسول الله از انار به سیدالفاکهه یاد کرده است(ابوالفتوح رازی، ص162)
36- درختان سدر پر میوه بی خار
37- درختان موز پر برگ سایه دار که میوه هایشان از پایین تا بالا بر روی هم چیده شده باشد.
38- (مطففین/35)(عَلَى الْأَرَائِکِ یَنْظُرُونَ)
39- (الفرقان/10)(تَبَارَکَ الَّذِی إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَکَ خَیْراً مِنْ ذلِکَ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَ یَجْعَلْ لَکَ قُصُوراً )
40- «در خانه پدر آسمانی ام عمارت بسیاری هست»انجیل یوحنا، باب چهارم آیه 2
41- (التوبه/72)(وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ )
42- (زمر/20)(لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِیَّةٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لاَ یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ)
1- کوپر، جی، سی، فرهنگ مصور نمادهای سنتی، ملیحه کرباسیان، تهران، 1379.
2- هال، جیمز، فرهنگ نگاره ای نمادها در هنر شرق و غرب، رقیه بهزادی، فرهنگ معاصر، تهران، 1380.
3- پرادا، ایدت، هنرایران باستان، یوسف مجید زاده، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1383.
4- فربود، فریناز، محمود طاووسی، بررسی تطبیقی مفهوم نمادین درخت در ایران، فصلنامه مدرس هنر، دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس، دوره اول شماره دوم. 1381.
5- آلبرماله، ایزاک، تاریخ ملل شرق و یونان، عبدالحسین خان هژیر، چ اول، تهران، انتشارات کمسیون معارف، 1332.
6- عبدالباقی محمد فواد، المعجم الفهرس لالفاظ القرآن الکریم، چ6، انتشارات اسماعیلیان، قم، 1361.
7- Kramer,S.N, the Sacred Marriage Rite Bloomington: Indiana University.1969.
8- دادگی، فرنبغ، بن دهش، مهردادبهار، انتشارات توس، 1369.
9- سعدی، بوستان سعدی، روزنه، تهران، 1386.
10- Griffiths,J.Gwyn,Hecataeus and Herosotus on a Gift of the River, Journal of near Eastern Studies1966.
11- Baly, Denis and A.D. Tushingham, Atlas of the Biblical World (New york: The World Pub,1971.
12- شوان، فریتوف، اسلام و حکمت خالده، فروزان راسخی، هرمس، چ اول، 1383.
13- نصر، سیدحسین، نظر متفکّران اسلامی در مورد طبیعت، خوارزمی، تهران، 1359.
14- نسفی، شیخ عزیزالدین، زبده الحقائق، ناصری، حق ورودی، تهران، طهوری، چاپ اول، 1363.
15- Brooks,John,Weidenfeld and Nicolson, Garden of paradise, the History and Design of the Grate Islamic Garden, lodon،1978.
16- المیبدی، ابوالفضل رشیدالدین، کشف الاسرار وعده الابرار، به سعی و اهتمام علی اصغر حکمت، جلد نهم، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1375.
17- the Hanaeay Je W.L Terrestrial Garden,Colloquium, Washington D.C , Dumbarton Oaks.1976.
18- کورکیان، ا.م، باغهای خیال، پرویز مرزبان، نشر فرزان، تهران، 1377.
19- شبستری، محمودبن عبدالکریم، گلشن راز، جواد نوربخش، تهران، انتشارات یلدا، قلم، 1384.
20- Stuart, C.M.V,Gardens of The Great Mughals, London, Adam and harles Black, Soho Square, 1913.
21- Marcus, Margaret, the Romantic Garden in Persia, the Journal of Aesthetics and Art Criticism, Vol.5, No.3.(Mar.,1947).
22- قرآن، ترجمه: مهدی الهی قمشه ای، موسسه الهادی، مرکز چاپ و نشر قرآن کریم، 1384.
23- آذرپاد، حسن، حشمتی رضوی، فضل الله، فرشنامه، ایران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1372.
24- زاهدزاهدانی، مهدی، باغ های ایرانی الگویی جهت طراحی محیط، جلوه هنر، شماره9و8.
25- نهج البلاغه، گردآوری سیدرضی، ترجمه: سیدجعفر شهیدی، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1367.
26- معین، محمد، حاشیه برهان، قاطع، امیرکبیر، تهران: 1361.
27- جلال الدین السیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، الدر المنثور فی التاویل بالماثور، ج6، دارالفکر، بیروت، 1993.
28- بلخی رومی مولوی، جلال الدین محمدمثنوی معنوی، ناشر روزنه، چاپ سوم، 1382.
29- محمدبن مرتضی، ملّامحسن، الصافی فی تفسیر القرآن، آیاتالولایه، بیروت. بی تا.
30- Laurie, Michael, an Introduction to Landscape Architecture, Elsevier Publishing Company,1986.
31- مطهری، مرتضی، مقدّمه و پاورقی اصول فلسفه و روش رئالیسم، سیدمحمدحسن طباطبایی، صدرا، قم، 1371.
32- اسدی رازی، نجم الدین ابوبکر محمدبن شاهاور، منارات السائرین، عاصم الکیالی، دارالکتب العلمیه، 1384.
33- شیرازی، صدرالدین محمدبن ابراهیم، الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه،تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1381.
34- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، 1385.
35- طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، جلد19، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1382.
36- Schimmel, Annemarie,the Empire of the Great Mughals: History, Art and Culture,Reaktion Books, 1994.
37- ابن عربی، محی الدین، الفتوحات المکیه، داراحیا التراث العربی، بی تا.
38- البقلی الشیرازی، ابومحمّدابی نصر، عرائس البیان فی حقائق القرآن، 1083ه.
39- نویا، پل، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، اسماعیل سعادت، چ اول، مرکز جهاد دانشگاهی، 1373.
40- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، دار طیبه ی النشر التوزیع، 1420ه.
41- مجلسی، محمدتقی، بحارالانوار، ج66، کتابچی، 1386.
42- انصاری مجتبی، باغ ایرانی تمثیلی از بهشت، با تاکید بر ارزشهای باغ ایرانی دوران صفوی، نشریه هنرهای زیبا، شماره 29، بهار 1386.
43- مسلم، الصحیح، تحقیق محمد فواد عبدالباقی، قاهره، بی نا، ج1، 1374.
44- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، محمدتقی و جمعی از مترجمین، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1381.
45- کاشانی، ملا فتح الله، نهج الصادقین، نشر اسلامیه، تهران، 1344.
46- البیضاوی ابوالحسن علی بن محمد، لباب التاویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر، بی تا.
47- بروسوی، اسماعیل، روح البیان فی تفسیر القرآن، دارالفکر، بی تا.
48- الشریف اللاهیجی، بهاء الدین، تفسیر شریف لاهیجی، انتشارات علمی، تهران، 1263.
49- نوربری شولتز، کریستیان، مفهوم سکونت، آزاد محمود امیر یار احمدی، تهران، آگه، 1381.
50- الخزائی النیشابوری، روض البیان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج13، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1376.
منبع مقاله :
(1387)، مجموعه مقالات قرآن و علوم روز(قرآن و هنر(2))، مشهد: بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه- شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}